برزگر: شاید حسن یزدانی فکر میکند با نشستن کنار من کوچک میشود/ حیدری مرا مولانای کشتی کرد
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۶۲۳۶۵
منصور برزگر سرمربی پیشین تیم ملی کشتی آزاد درباره گذشتههای نه چندان دور کشتی ایران و شباهت رقابت سنتی بین علیرضا حیدری با الدار کورتانیدزه گرجستانی که در المپیک آتن به سود نماینده ایران تمام شد، با مبارزههای حسن یزدانی با دیوید تیلور آمریکایی اظهار داشت: امروز دیگر همه استاد کار شدهاند و احتیاجی به حرفهای ما نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* درباره حیدری و کورتانیدزه حرف من درست بود
وی با اشاره به دوره کشتیگیری خودش، تصریح کرد: وقتی در المپیک به ژاپن باختم هر کسی چیزی گفت، ولی اصل قضیه این بود که کشتیگیر ژاپنی و مربیانش یک سال تمام روی کشتیهای من کار کرده بودند. کار آنها همین بود. یعنی اگر حریف ژاپنی سیدعباسی را میبرد فقط این نبود که کشتیگیر ژاپنی به تنهایی ما را ببرد، بلکه یک سال تمام روی حرکات و برنامههای ما کار میشد. متأسفانه در ایران اینگونه نیست و هر کسی حرف خودش را میزند و بررسی نمیکند.
برزگر ادامه داد: وقتی حیدری بالای ۴ بار به کورتانیدزه باخت، در المپیک آتن همان دور اول به کورتانیدزه خوردیم. خیلیها میگفتند باید این کشتی را مهندسی کرد. با خود حیدری سر اینکه وقتی کمر به کمر میشود از چپ بگیریم یا راست، صحبت کرده بودیم. بعد که کشتی به سود حیدری تمام شد، سر تشک با او شرط بستیم که همان چیزی که من گفته بودم انجام دهد، را انجام داده و برده، بعد که فیلم را نگاه کردیم معلوم شد من درست میگویم و باید از آن طرف بگیرد. حیدری دو تا خاک هم شده بود و کشتی به وقت اضافه رفته بود، دست کورتانیدزه باز شد، اما اول امتیازش را دادند به کورتانیدزه که ما اعتراض کردیم و امتیازش به حیدری رسید.
* در المپیک به صورت حیدری زدم تا قول و قرارمان یادش بیاید
نایبقهرمان المپیک ۱۹۷۶ مونترال یادآور شد: کشتیگیری بود در اصفهان به نام ذاکری که ۸۲ کیلو میگرفت، وقتی با او تمرین میکردم خیلی اذیت میشدم. حریفی داشتم از قزوین، به نام رضا حسینی که به او گفتم تو خیلی با این (ذاکری) خوب تمرین میکنی، ولی من خیلی اذیت میشوم. اول که از من تعریف کرد و بعد گفت او فقط یک خیمه دارد اگر آن را تحمل کنی بعد میتوانی راحت خاکش کنی. با حیدری سر همین بحثمان بود که وقتی زیر را میگیری بنشین، وقتی کار به وقت اضافه کشید، دو تا هم در صورت حیدری زدم و گفتم مگر قرارمان نبود وقتی زیر را میگیری، بنشینی که وقتی به تشک برگشت، دو تا زیر گرفت و نشست و بعد خاکش کرد و برد. کشتیگیری با قد و قامت کورتانیدزه داشتیم که در اردوی همدان، او را آوردیم با حیدری کار کند.
* بردن تیلور راحت است، به شرطی که یزدانی قبول کند
برزگر با اشاره به اینکه بردن تیلور شیوه و راه خودش را دارد، به تسنیم گفت: تیلور چند بار یزدانی را برده و این ماجرا باید آنالیز شود. من نمیتوانم در مصاحبه بگویم چطور باید با او کشتی بگیرد. یزدانی هم مدالهای زیادی گرفته و کشتیگیر خوبی است، اما خیلی چیزها را قبول ندارد. بردن تیلور به نظر من راحت است، همان دوره من، کاوه و رضایی و بقیه نشستیم و حرف زدیم و طریقه فن زدن تیلور را گفتم. این خیلی مهم است که دست چپ و راست را چه وقت به کار بگیری. فقط این نیست که ما حرفش را بزنیم، بگویم حسن یزدانی باید این کار را بکند، باید با هم بنشینیم، فیلم کشتیاش را نگاه کنیم و بعد روی آن تمرین کنیم، به شرطی که حسن یزدانی هم قبول کند.
* تیلور تغییر تاکتیک داده بود
سرمربی سابق تیم ملی کشتی آزاد درباره اینکه یزدانی یک بار موفق به شکست تیلور شده، عنوان کرد: بدن بعد از المپیک افت میکند، به هرحال تیلور طلای المپیک گرفته بود و آن چنان زمانی هم نداشت، ولی حسن یزدانی، چون در المپیک باخته بود، ولع بیشتری برای این مبارزه داشت. سال بعد، اما نتوانست برد نروژ را تکرار کند، در مورد شکستش در بلگراد هم هر کسی حرفی زد، گفتند آمادگی جسمانی حسن خوب نبوده، که بود و من او را آماده دیدم. کاری ندارم آن یک سال چه به یزدانی گذشته، چیزی که من دیدم، این بود که تیلور به کل برای بلگراد تاکتیکش را عوض کرده بود.
برزگر گفت: بعد از آنکه در نروژ به یزدانی باخت، سال بعد کاملاً متفاوت شده بود. قبلاً اینها با هم زیرورو میشدند، ولی این دفعه طوری حرکت کرد که حسن یزدانی را مات کرد. باید اینها کارشناسی شود. من که کُچ این مبارزه نیستم. مربی و خودش بنشینند روی این چیزها کار کرنند یا خودش و مربیاش باشند و با هم چند جلسه بنشینیم و روی این کار کنیم. ۶ ماه با حیدری روی کورتانیدزه کار کردیم. از خودش بپرسید. یا علیرضا رضایی با مغول کشتی داشت، کمر به کمر شدند اگر رضایی از طرف چپ میگرفت او لنگش میکرد، داد زدم سرش و رضایی هم از آن طرف گرفت دست مغول باز شد و مدال نقره المپیکش را گرفت.
* شاید یزدانی فکر میکند با ما بنشیند، کوچک میشود
قهرمان مسابقات جهانی ۱۹۷۳ تهران افزود: به این نتیجه میرسیم که حسن باید قبول کند که با ما بنشیند و با هم روی این کشتی کار کنیم. شاید فکر میکند اگر با ما بنشیند کوچک میشود، اما آرزویم این است که کشتی دوطلائه شود. حالا میخواهد حسن یزدانی باشد یا هر کشتیگیر دیگری، ولی درحال حاضر تنها کسی که پای این سکو ایستاده، حسن است. یک طلا و نقره المپیک دارد و اگر سومین مدال المپیکش طلا شود، پرافتخارترین ورزشکار المپیکی خواهد شد و از تختیِ بزرگ هم جلو میزند. ما در کشتی دو طلائه نداریم، اگر حسن یزدانی قبول میکند که کمکش کنیم، با خودش و مربیاش بنشینیم و کار کنید.
برزگر یادآور شد: علیرضا دبیر قبول دارد و این کار را قبلاً هم انجام داد، اما نه یک جلسه، الان تا المپیک سال بعد، یک سال وقت داریم. جهانی را خودش میداند که میخواهد در این وقت باقی مانده روی تیلور کار کنیم یا نه، باید روی نقاط ضعف و قوت خودش کار کرد. اینطور نیست که من در مصاحبه بگویم این پایش را بگیر و آن پایش را نگیر، این حرف بیهوده زدن است. همه تا امروز زیاد حرف زدند، با حرف نمیشود کار را پیش برد. بعد از باخت سال گذشته حسن هم خیلی حرفها زده شد، اما من به خود یزدانی گفتم که تیلور تاکتیکش را عوض کرده بود.
* حیدری من را مولانای کشتی کرد
مدرس سابق فیلا (UWW) و باسابقهترین مربی تیم ملی کشتی در پاسخ به این سؤال که کدام یک از شاگردانش قدرشناستر بودهاند، گفت: بعضیهایشان در ظاهر و مصاحبهها گاهی علیه من حرف میزنند، اما در باطن دوستم دارند و وقتی من را میبینند قدرشناسی میکنند. برخی هم وقتی من را میبینند دست و پایم را هم میبوسند. ممنون همه آنها هستم، ولی علیرضا حیدری من را مولانای کشتی کرد (مولانای کشتی لقبی است که اهالی کشتی بعد از شکست کورتانیدزه مقابل حیدری به برزگر دادند). من همه بچههایم را دوست دارم. یک پدر در دوست داشتن، فرقی نمیگذارد، خلف و ناخلف روی دوست داشتنش تأثیر ندارد. من ادعایی ندارم، فیلا من را انتخاب کرد، نه سفرهای انداختم و نه پولی دادم، من شاگرد مکتب کشتی هستم.
* مربی آمریکایی در هواپیما اسمم را پرسید و بعد فنم را اجرا کرد
برزگر بار دیگر به حسن یزدانی اشاره و خاطرنشان کرد: حسن یزدانی هم اگر فکر میکند میتوانم کمکش کنم، درخدمتش هستم. از طریق دبیر و مربیان میتواند بگوید و با هم بنشینیم. در آمریکا که بودم، من را میشناختند، یک بار در هواپیما یک آمریکایی همراه با تیم دانشگاهی در سفر بود، به من گفت تو کشتیگیری، اسمم را پرسید، تا گفتم برزگر، فن شگردم را نشانم داد و یک هفته من را به دانشگاهش دعوت کرد تا با آنها کار کنم. نیازی به چیزی ندارم، فقط دلم میخواهد کشتی دو طلائه شود، حسن یزدانی هم از همه به این مهم در کشتی آزاد نزدیکتر است.
منبع:تسنیم
باشگاه خبرنگاران جوان ورزشی کشتی و رزمیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: کشتی قهرمانی کشتی آزاد مسابقات جهانی کشتی حسن یزدانی کشتی گیری یزدانی هم کشتی گیر تیم ملی یک سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۶۲۳۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران
با این حال اگر از طرفداران تیلور سوئیفت سؤال کنید که علت علاقهشان به این هنرمند چیست؟ احتمالاً پاسخ دهند که چون میتوانند با ترانههای او همزادپنداری کنند و بهراحتی خود را بهعنوان راوی ترانههایش تصور کنند، اما در کنار این ویژگی نمیتوان ارتباط عمیق سوئیفت با طرفدارانش را نادیده گرفت؛ چراکه او هنرمندی است که اگر یکی از سوپر طرفدارانش در آسیا بیماری لاعلاجی داشته باشد و نیاز به کمک مالی داشته باشد، حمایت خود را دریغ نمیکند و چه بسا که به دیدن آن طرفدار برود. همچنین ارتباط او در فضای مجازی با طرفدارانش غیر قابل انکار است، ارتباطی از جنس لایک کردن پستهای طرفدارانش در فضای مجازی گرفته تا اشتراکگذاری آن پستها.
به گزارش ایسنا، اما چرا امروز از تیلور سوئیفت مینویسیم؟ در هفتههای اخیر سونامی اخباری از جدیدترین آلبوم سوئیفت به نام «The Tortured Poets Department» در فضای مجازی منتشر شد که از ثبت چندین رکورد جدید به نام این هنرمند میگفت.
در حقیقت سوئیفت با انتشار یازدهمین آلبوم استودیویی خود رکورد بیشترین پخش آلبوم، آهنگ و هنرمند را در یک روز در Spotify و سایر پلتفرمهای موسیقی به ثبت رساند؛ رکوردی که با بیش از ۳۰۰ میلیون استریم (پخش آنلاین موسیقی) آلبوم جدید او طی یک روز به ثبت رسیده است.
اما این تنها رکوردی نبود که یازدهمین آلبوم استودیویی سوئیفت در کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار در Spotify شکست. بلکه اولین تکآهنگ آلبوم جدید او به نام «Fortnight» با حضور «پست مالون» رکورد بیشترین پخششده در یک روز را ثبت کرد.
سوئیفت پیش از این هم با انتشار آلبوم «Midnights» در اکتبر ۲۰۲۲ رکورد Spotify را برای پخششدهترین آلبوم در یک روز و پخششدهترین هنرمند در یک روز را در اختیار داشت. این آلبوم همچنین در سایر پلتفرمهای پخش موسیقی، رکورد بزرگترین آلبوم پاپ تمام دوران را با استریمهای روز اول در Apple Music شکست. همچنین این آلبوم در اولین روز انتشار خود به پرمخاطبترین آلبوم آمازون موزیک تبدیل شد.
اما پس از خواندن این اخبار درباره سوئیفت، شاید برای شما هم سوال شود که سوئیفت دقیقا چرا تا این حد محبوب است که طی یک روز جدیدترین آلبومش با ۳۰ قطعه موسیقی، بیش از ۳۰۰ میلیون بار در اسپاتیفای شنیده میشود؟
پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که نمیتوان با وجود تور پرطرفدار Eras، تسخیر جایگاههای نخست چارت موسیقی بیلبورد آمریکا، ثروت میلیارد دلاری، ۱۲ جایزه گرمی، تأثیر گسترده او بر فرهنگ موسیقی پاپ و موفقیت احیای آلبومهای قبلیاش، شهرت و موفقیت عظیم سوئیفت را انکار کرد؛ موفقیتی که تصادفی نیست.
در ادامه، اما نگاهی خواهیم داشت به علت محبوبیت جهانی سوئیفت در جهان از نگاه چند کارشناس و منتقد موسیقی آمریکایی.
موسیقی سوئیفتتوبی کوئینزبرگ که یک کارشناس موسیقی مشهور است، میگوید: «نمیتوانیم درباره موفقیت تیلور سوئیفت بدون اذعان به توانایی استثنایی او در نوشتن آهنگهایی که آشنا و در عین حال متمایز، قابل دسترس و معمولی هستند صحبت کنیم. تاکید بر این نکته مهم است که نوشتن آهنگی مانند آهنگهایی که تیلور مینویسد، فوقالعاده دشوار است. حتی یک بار انجامش هم سخت است، حال تصور کنید بخواهید طی یک آلبوم این کار را انجام دهید! اگرچه که سوئیفت نزدیک به دو دهه است که در آلبومهای متوالی این کار را انجام میدهد.»
درو نوبیل نیز که یک دانشیار تئوری موسیقی است، میگوید: «تیلور سوئیفت در نوشتن موسیقی واقعاً خوب است. این امر غیرقابل انکار است. او میداند که چگونه یک ملودی بسازد. موضوعات آهنگهای او بسیار مرتبط است. من یک مرد ۳۸ ساله هستم و میتوانم به آهنگهای او، حتی آهنگهایی که در ۲۰ سالگی نوشته است، گوش دهم و با آنها ارتباط برقرار کنم.»
همه کاره بودن اوسوئیفت به طرز ماهرانهای ژانرهای مختلفی مانند کانتری، پاپ، آلترناتیو و فولکلور را در زندگی حرفهای خود تجربه کرده است. نوبیل و کونیگزبرگ میگویند که تسلط بر این توانایی برای تکامل دشوار است، اما او موفق شد و توانست همچنان کاراکتر «تیلور سوئیفت» را حفظ کند.
سوئیفت که در اصل یک هنرمند ژانر کانتری بود، ابتدا با آلبوم «قرمز» (Red)، فضای کاری خود را به موسیقی پاپ آغشته کرد. او در این آلبوم با مکس مارتین که یکی از تهیهکنندگان مطرح آمریکا است، همکاری کرد.
در حالی که فضای کلی آلبوم «قرمز» پاپ بود، اما در آلبوم از سازهای بانجو استفاده شده بود و سوئیفت سبک و سیاق کانتری را در خواندن آهنگها حفظ کرد. سوئیفت، اما در آلبوم «۱۹۸۹» خود طی اقدامی بیسابقه، به طور کامل ژانر کانتری را کنار گذاشت. در حقیقت او با این کار برای همیشه کانتری را از کار خود حذف کرد و در قالب یک هنرمند جدید در اوج کاری خود ظاهر شد.
البته او به داستان سرایی خود در آثار غیرکانتری که یکی از ویژگیهای بارز موسیقی کانتری است، ادامه داد و با همین ترفند توانست آن طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتریش دنبال میکردند، نگه دارد. به هر حال او یک داستانسرای عالی است، چه داستانی تخیلی در مورد کسی که شوهرش را به قتل رسانده باشد و چه داستانی درباره روابط عاطفی خودش.
هنگامی که دو آلبوم «evermore» و «folklore» در سال ۲۰۲۰ منتشر شدند، جهان بار دیگر شاهد تسلط سوئیفت در تغییر ژانر، از پاپ به فولک و آلترناتیو بود.
نوبیل درباره این اقدام میگوید: «اگر هنرمندان از ژانر اصلی خود دور شوند، اغلب اوقات طرفداران شورش میکنند، اما سوئیفت این ریسک را کرده است و این باورنکردنی است.»
هوش تجاری سوئیفتکونیگزبرگ میگوید: «موفقیت در صنعت موسیقی صرفاً به موسیقی مربوط نمیشود، بلکه در مورد تجارت است و مهارتهای تجاری تیلور شگفتانگیز است».
درحقیقت از توانایی او در ساخت ماهرانه برند خود گرفته تا حرکتهای استراتژیکش، سوئیفت ثابت کرده است که هم یک هنرمند موفق است و هم یک تاجر. به عنوان مثال، تصمیم او برای تولید فیلمی از تور اخیرش (Eras tour) نتایج خارق العادهای داشت. این فیلم که در ماه اکتبر به سینماها رفت، «پرفروشترین فیلم کنسرت» است که در افتتاحیه ۹۲.۸ میلیون دلار درآمد داشت.
همچنین بازاریابی رسانههای اجتماعی سوئیفت او را در جایگاه بالای هنرمندان موسیقی مینشاند؛ درحقیقت او از ابتدای فعالیت خود ارتباط با طرفدارانش در رسانههای اجتماعی را انجام داد که در آن زمان غیرعادی بود.
حرکت درخشان سوئیفتاز اقدام سوئیفت برای ضبط مجدد و انتشار مجدد آلبومهای اولیهاش به طور گستردهای به عنوان یک تصمیم هوشمندانه یاد میشود. این تصمیم ناشی از اختلاف عمومی سوئیفت با شرکت ضبط قبلی خود، Big Machine، و مالک آن Scooter Braun است. در سال ۲۰۲۰، براون حقوق اصلی ضبطهای تیلور سوئیفت را فروخت و در اقدامی تلافیجویانه بیسابقه، سوئیفت آلبومهای خود را دوباره ضبط کرد و بدین ترتیب کنترل شخصی بر حقوق اصلی ضبطهای جدید به دست آورد.
در حالی که سوئیفت خاطرنشان میکند که همه اینها برای برگرداندن حقوق هنرمندان بوده است، اما ثابت شده است که یک تصمیم تجاری درخشان بود. درحقیقت آلبومهای تازه ضبطشده بسیار محبوب بوده و موجب حمایت از تور Eras و افزایش تعهد طرفداران به او شدند.
آینده نگری اونوبیل میگوید سوئیفت درک ذاتی از خواستههای مخاطبانش دارد و این توانایی میتواند توضیح دهد که چرا موفقیت زیادی کسب کرده است. او سه لحظه را دلیل شیدایی امروزی سوئیفتیها میداند:
۱۹۸۹زمانی که آلبوم «۱۹۸۹» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، موسیقی الکترونیک (EDM) چارت ۴۰ موسیقی برتر را تسخیر کرده بود. آهنگهای زد و کالوین هریس با آهنگهای پردازش شده توسط کامپیوتر و صدای ترکیب شده در صدر جدول قرار داشتند. با توجه به محبوبیت فزاینده EDM، نوبیل میگوید که دوستداران موسیقی میل به چیزی داشتند که علاقه آنها به موسیقی پاپ «dance-y» را برآورده میکرد و در عین حال بیانی معتبر از شخصیت یک هنرمند بود. او استدلال میکند که این اتفاق در آلبوم «۱۹۸۹» سوئیفت رخ داد.
شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰نوبیل میگوید در طول قرنطینه همهگیر سال ۲۰۲۰، سوئیفت با انتشار غافلگیرکننده دو آلبوم folklore و evermore در ژانر indie folk حال و هوای طرفدارانش را مجذوب خود کرد. سوئیفت با انحراف آشکار از موسیقی پاپ به دنبال همکارانی با تجربه در ژانرهای جدید برای کار روی آلبومها شد؛ تصمیم هنری دیگری که آن هم یک تصمیم تجاری موفق بود.
کونیگزبرگ میگوید: «این اقدام دقیقاً همان چیزی بود که فرهنگ در آن زمان به آن نیاز داشت؛ یک آلبوم متفکر و تأمل برانگیز که منعکسکننده حس غالب انزوای اجتماعی است.»
فولکلور در سال ۲۰۲۰ به پرفروشترین آلبوم ایالات متحده تبدیل شد و همانطور که نوبیل توضیح میدهد، این موفقیت تصادفی نبود.
او ادامه میدهد: «طرفداران با این آهنگها دوباره بیرون از خانه بودند و زیبایی طبیعت را کاوش میکردند؛ آهنگهایی که صدایی روستایی داشتند و درباره رودخانهها و درختان صحبت میکردند. او همیشه توانسته از چیزی که همه ما آرزوی آن را داریم استفاده کند.»
تور eraنوبیل میگوید دو نیروی فرهنگی را میتوان به عنوان مدرکی برای موفقیت تور Eras بررسی کرد؛ یک اینکه در دنیای پس از همه گیری، مردم برای تجربه کنسرت زنده گرسنه بودند و دوم اینکه ما به عنوان یک جامعه، در میان انزوای فزاینده خود به دلیل کار از راه دور، رسانههای اجتماعی و سکولاریزاسیون رو به رشد، درصدد تجربههای جمعی هستیم. شرکت در یک کنسرت با دهها هزار نفر دیگر که آنها نیز با آهنگهای تیلور سوئیفت بزرگ شدهاند، بسیار عمیقتر از قدردانی از موسیقی اوست، بلکه میگوید «شما بخشی از یک جنبش هستید».
آیا میتوان از موفقیت سوئیفت تقلید کرد؟خیر.
نوبیل معتقد است که سوئیفت هر حرکتی را برای مواجهه با یک لحظه خاص طراحی کرده است و اگر آنها در زمانهای دیگری انجام میداد، احتمالاً از موفقیت یکسانی برخوردار نمیشد. به عنوان مثال، اگر فولکلور در سال ۲۰۱۹ منتشر میشد، تأثیر مشابهی نداشت. اینگونه نیست که او از دیگران برتر باشد؛ بلکه در کتگوری قرار دارد که افراد کمی شامل آن میشوند، توانایی عالی او در نوشتن موسیقی که با این لحظات فرهنگی ترکیب شدهاند، ترکیب نادری است.
بیانسه از هنرمندانی است که به چنین موفقیتی نزدیک شده است، اما نژاد تأثیر زیادی در جهانی نشدن هنر او در این وسعت دارد، اگرچه که برای یک سفیدپوست چنین چیزی مطرح نیست.
وقتی تیلور سوئیفت در مورد پایان رابطه عاطفی خود صحبت میکند، تصور این است که او به طور کلی درباره این مسئله صحبت میکند. ولی وقتی بیانسه درباره خیانت شوهرش به او و نحوه کنار آمدن با آن صحبت میکند، به روایت او به چشم روایتی از روابط سیاهپوستان نگاه میشود. دلیل اینکه میتوانیم تیلور سوئیفت را نماینده همه ببینیم این است که او بلوند و سفیدپوست است و نژاد برایش مطرح نیست؛ در صورتی که بیانسه سیاهپوست است و نژاد دارد.
البته در نهایت فراموش نکنیم که تا حدی هم علاقه بالای طرفداران به سوئیفت به شیدایی میمانند و نمیتوان به هیچ وجه او را بزرگترین هنرمند عصر حال حاضر خواند، چرا که در این صورت باید با بزرگانی مانند پینک فلوید یا بیتلز مقایسه شود که اصلا موجه نیست.
آنچه جای بحث ندارد این است که ژانر پاپ در دوران تیلور سوئیفت است، داستانی عاشقانه از موفقیتهای برتر و موفقیت افسونکننده که بر درخشش او به عنوان یک تاجر تأکید میکند و بهطور استراتژیک صنعت موسیقی را با هنرمندی و زیرکی هدایت میکند.